بمون که بعد از تو امیدی نیست امید به من ناامیدی نیست
گر دوست باشیم به محبت محبت نیست چاریه ی مشکل من
گر عاشقم ز عاشقای دنیا نیست درمان درد من
از بزرگان گله ای نیست گرگله ای هست دگرحوصله ای نیست
دوستان از من چه دانند چر دانند جز ظاهر چیزی ندانند
بمان ای علاج ناامیدی شاید بود این درد را امیدی
تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه
فاصله بین من و تو اززمین تا آسمونه
روزای خوبه گذشته کاشکی بر میگشت دوباره
شبای سرد جدایی باز میشد پراز ستاره
کاش میدیدم که نگاهت پر عشقه مهربونه
از لب تو میشنیدم غزلای عاشقونه
تن من پر از شکایت دل من پر از حکایت
من میخواستم با تو باشم برسم تا بی نهایت
تو هنوز تو آسمونی من زمینم که اسیرم
من بازم در انتظارم که نفس از تو بگیرم
تو غریبه من یه عاشق که برات دل نگرونه
فاصله بین من و تو اززمین تا آسمونه
روزای خوبه گذشته کاشکی بر میگشت دوباره
شبای سرد جدایی باز میشد پراز ستاره
باز میشد پراز ستاره
نوشته های دیگران()